کاتب هزاره معلم ، مصحح و مورخ
کاتب هزاره معلم ، مصحح و مورخ
محقق روسی پروفیسورمریم هارونوا
مترجم : نبی پور
به اجازه اعضای محترم هیات ریسه! به اجازه همکاران محترم افغانی!مهمانان محترم سمینار!
اجازه دهید به نمایندگی از تمام افغانستان شناسان شوروی که نتوانستند درین سمینار اشتراک ورزند، به شما درین روز خجسته، روزیکصدوسی و مین سالزاد فیض محمد کاتب هزاره، بهترین تمنیات خود را تقدیم دارم. همچنان اجازهدهید سپاسگذاری عمیق خودرا نسبت به دعوتی که از من جهت اشتراک درین محفل علمی به عمل امده بو د،که دران اعضای محترم حکومت افغانستان و دانشمندانی که افتخار علم افغانی محسوب میگردند حضوردارندابراز نمایم و دربرابرایشان من جرأت صحبت به زبان دری و پشتورا ندارم.بدین لحاظ من از پوهنمل غلام حضرت نبی پور خواهش می نمایم تا صحبت کو تاه مرا ترجمه نمایند.
در اتحاد شوروی اگاهند که فیض محمد کاتب هزاره شخصیت برجسته در بسیاری مسایل بود. او مصحح، معلم و قبل ازهمه مورخ برجسته به شمار می اید. اثار منحصر بفرد ونایاب تاریخی از خامه او تراوش نموده که عبارت اند از سراج التواریخ، تحفة الحبیب، تاریخ حکمای متقدمین، کتاب تذکرالانقلاب وغیره. برعلاوه ان درزمان کار در وزارت تعلیم وتربیه و لیسه حبیبیه، توسط ایشان بعضی از کتب درسی تصحیح و دوباره نویسی گردیده است.سرنوشت فیض محمد کاتب هزاره حالت عجیببی بخود داشت و به همین لحاظ تمام اثار او، تا امروز به جا نمانده و همه ان ها نه تنها در افغانان بلکه (به) خو انندگان خارجی نیز نا معلوم اند.اگر دانشمندان توانستند با سراج التواریخ سالیان پشین اشنا شوند، با کتاب تذکر الانقلاب و اضافات سو مین جلد سراج التواریخ درسال 1980 زمانی که فرزند فیض محمد کاتب هزاره، علی محمد دست نو یس اثار متذ کره را به ارشیف ملی افغانستان واگذار نمود معرفت حاصل نمودند. اثار فیض محمد کاتب تو جه دانشمندان کشور های کثیر را که به بررسی تاریخ افغانستان مصروف اند جلب نموده و می نمایند. اثار متذکره منابع با ارزش تا ریخی به حساب می اید. در زمان کنونی هیچ دانشمندی که موضوع تحقیق خویش را یکی از جهات تاریخ سیاسی اجتماعی اقتصادی و فر هنگ افغانستان نوین انتخاب نموده باشد نمی تواند اثر خود را بدون مطالعه و کار برد اثار فیض محمد کاتب، اثر جدی محسوب نماید.در کشور ما در مقالات جداگانه اثاراختصاصی و دیگراثار در مورد تاریخ افغاانستان دایما نه تنها تذ کراتی از فیض محمد کاتب هزاره و نقل های از نوشته های او بعمل می اید، بلکه اثار اختصاصی پیرامون تخلیقات او طبع می گردند. اولین دانشمند شو روی که در مورد سراج التواریخ نوشته های داشت اکا دیمسین سیمیونف بود. او درسال 1923 مقاله ای پیرامون اثر متذکره به طبع رسا نید.
درین مجلس با شکوه برایم خوش ایند است اگر تذکری از صحبت های افغانستان شناس شهیر شو روی پروفیسور ریسنر را پیرامون سفر او در افغانستان در سال1919 بدهم که درکیب هیات سیاسی رو سیه شوروی بعمل اورده بود. در میان کسانی که پرو فیسورریسنر در ان زمان با انها ملا قات داشت یکی فیض محمد کاتب هزاره بود. پروفیسور ریسنر پیرامون دانش عالی، اشنایی با زبانهای متعدد، تاریخ ،ادبیات ،فلسفه، نجوم و عقل تحلیلی فیض محمد هزاره و بر علا وه ان در مورد تواضع و شکسته نفسی او صحبتهای داشت. صحبتهای پروفیسور ریسنر در موردفیض محمد کاتب هزاره خاطره فرا موش ناشدنی را نزد من ایجاد نمود. دران زمان خواستم به اسرع وقت با اثار فیض محمد کاتب هزاره معرفت حاصل نمایم ولی زندگی طوری برایم فرمان صادر نمود که با ختم دوره تحصیلی پوهنتون به بررسی دیگر پرابلم ها مصروف گردیدم.
تعداد اثار را تحریر نمودم که بعضی از انها در افغانستان ایران و تر کیه ترجمه گر دیده اند. با اثار فیض محمد کاتب تو انستم صرفا در سالیان اخیر رابطه مستقیم داشته باشم. دانشمند مشهور ما (رامدین) از لینینگراد از دنیا چشم بست خانم وی اثر اورا به ماسکوجهت طبع فر ستاد که بصورت اختصاصی وقف سراج التواریخ گر دیده است. دکتور رامدین مدتها قبل براین مو ضوع کار می نمودو مقاله ای از او در مورد سراج التواریخ در یکی از اثارش به طبع رسیده است ولی کار اختصاصی او در مورد اثر فوق فیض محمد کاتب هزاره در زمان حیاتش به طبع نرسید. و اینک من و دکتور نینا لرژسکایا کار مقدماتی تهیه و طبع اثر دکتور رامدین را پس از مرگ وی به انجام رسا نیدیم با وجود انکه با تواضع به کار خودارزش قایل می گردیم افتخار داریم که درین کار با همه ی اثار فیض محمد کاتب اشنا گردیدیم.
پرو فیسورگانکوفسکی پیرامون اثررامدین مقدمه ای تحریر داشته و مسولیت طبع انرا به عهده گرفت که در نتیجه ان کتاب از طبع بیرون خواهد شد. در این اثر نیز در مقاله خود. پروفیسوررامدین تأ کید می ورزد. که فیض محمد کاتب هزاره حین تحریر سراج التواریخ وسیعا از منابع تحریری و دیگر اثار منابع شفاهی و معلومات بسیاری از شا هدان حوادث تحریر یافته در اثر او انچه که زیاد عمده است از اسناد رسمی استفاده نموده است. پرو فیسور رامدین ضمن تحقیق سراج التواریخ بسیاری از وقایع و فا کتها را به بررسی گرفته تو ضیحات لازمی را که برای خو انندگان ضروری اند اریه فاکتها و حقایق را تحلیل و انهارا در مقایسه با مواد دیگر مو لفان قرار داده است او اکثرا به موادیکه فیض محمد کاتب هزاره ارایه داشته است ارزش قایل بوده.
سرنوشت فیض محمد کاتب هزاره پس از تحریرسراج التواریخ و خا صتا فعالیت او در وزارت تعلیم و تربیه ان زمان، همکاری اوبا روزنا مه ها و جراید و تدریس او در لیسه حبیبیه نیز در اثر پرو فیسور رامدین انعکاس یا فته اند من نمی توانم بخود جرأت دهم همه انچه را که پرو فیسور رامدین به انجام رسانیده بیان دارم. مقاله او طبع گردیده و اثرش نیز به زودیها از طبع بیرون خواهد شد. مسرت خواهیم داشت اگر دانشمندان افغانی، به اثر رامدین علا قه گیرند و توجه معطوف دارند.
بدون شک کلام جدیدی که در مطالعه میراث فیض محمد کاتب هزاره بمیان امده است اثر دانشمندان جوان (الکساندر شکیرانداو) است که پیرا مون اثر کتاب تزکره انقلاب کاتب هزاره تهیه گر دیده است این اثر فیض محمد کاتب هزاره که درارشیف ملی افغانستان محفوظ است پیرا مون یکی از دوره های دشوار و درا میتیک تاریخ افغانستان یعنی جوادث سالهای 1928 _1929 محریر یافته است. فیض محمد کاتب درین اثر خود بر علاوه شرح حوادث سالهای فوق اسناد رسمی، فرمانهای بچه سقا و مکاتبات اورا با عنیات الله خان، محمد نادر خان، برا دران او و همچنان با رهبران هزاره ها نقل می نماید. شیکراندو متذکرمی گردد که فیض محمد کاتب هزاره در مورد این دوره سیاست بچه سقا و همکاران او که چنان حوادث وحشتناک را افریدند که عقل بشری نمی تواند ان را قبول نماید با تدثر و الم و انده زیاد می نو یسد(ملاحظه نماید،فیض محمد کاتب(کتاب تزکر انقلاب ص 23 )فیض محمد کاتب همچنان ان تأثراتی را می نو یسد که شخصا او با تن بیمار چنین لت و کوب متقبل گردیده بود. فیض محمد کاتب درین اثر حوادث هر روز را ثبت نموده و اثر را با ثبت این نوع حکایات و حوادث الی تاریخ 23 اگست سال 1929 دنبال می نماید به نظرشکیرادو. این اثر نا تمام است زیرا نیروهای فیض محمد کاتب هزاره دیگر تضعیف گردیده او شدیدا مریض بو ده و در سال 1931 از جهان رخت بر بست.
ولی علی الر غم انکه اخرین اثر فیض محمد کاتب هزاره به اتمام نرسیده با انهم می توان این اثر را عالی ترین منبع و منحصر بفرد و نایاب بررسی حوادث این دوره دانست اثر الکساندرشکیراندو در همین روز ها یعنی در فبروری همان سال به شو رای علمی انستیتوت شرق شناسی اکادمی پیشکش گردید. فیصله شورای علمی مذکور اینطور بود که الکساندر شکیراندو باید به صفت کاندید علوم شناخته شود و اثرش طبع گردد به نظرمن این ارج گذاری عادلا نه است.
ضمن اینکه بیا نیه خویش را به پایان می رسانم به خود اجازه می می دهم با یقین کامل تذکر دهم که اثار فیض محمد کاتب سطح علمی و ارزش تاریخی انها برای مو رخین و دانشمندان دارای اهمیت زیاد اند انها بیانگر مر حله جدید تاریخ نو یسی جامعه افغانی و رشد فر هنگی این جامعه اند. طبع اثرملا فیض محمد کاتب هزاره سراج التواریخ در شرایط امروزی نشان دهنده تزاید علاقمندی در افغانستان نسبت به تاریخ این کشور است. مراجعه دانشمندان شوروی به تاریخ نگاری افغانستان خصوصا اثار فیض محمد کاتب هزاره یکبار دیگر بر علاقمندی عمیق مجامع علمی و توده های وسیع خو انندگان شوروی و احترام انها نسبت به خلق افغانستان انگشت تأ کید می گذارد.
اجازه دهید یکبار دیگر امتنان خویش را از دعوتی که همکاران افغانی جهت اشتراک در این سمیناراز من به عمل اورده اند ابراز نمایم برای من اشتراک درین سمینار با شکوه خالی از دلچسپی نیست. زیرا تاریخ و فرهنگ افغانستان نه تنها مو ضوع علمی، بلکه عملا زندگی من است در این راه تقریبا چهل سال عمر خودراسپری نمو ده ام. تشکر از توجه شما
بنقل ازمجمو عه مقالات سمیناربین المللی کاتب
کاتب مورخ بزرگ و نامداریست که آثار و نوشتار او مرز پارسی را درنوردیده و کتابهای او جایگاه والا و پر احترامی در محافل علمی تمدن های مختلف بازنموده است. کاتب ابرمرد معظم و خداوندگار کتابهای نفیس و نثر فاخریست که پس از بیهقی هیچ مادری در این "گنبد دوار" فرزند نویسای چو او بر زمین ننهاده است. وشگفت آنکه آنهمه فصاحت و صراحت در باب ستم و طغیان ستمگران خونریز عصر او در سایه شمشیرهای خون آلود به نگارش آمده و قلمبند گردیده است. کاتب حق بزرگی بر اسلاف سوختگانِ که سرهایشان کله منار شد و کاتب به روایت و کتابت آن "روزگار دوزخی" پرداخت، دارد. گشایش این سایت سپاسگزاری کوچک و ناقابلیست در پیشگاه بزرگمردی که او را "بیهقی روزگارش خوانده اند."