بازتاب تاریخنگاری تحلیلی در کتاب"فیضی از فیوضات" کاتب

 د کتر جلال الدین صد یقی

ملا فیض محمد کاتب در فیضی از فیو ضات که متا سفانه نه فصل نا قصی از ان در دسترس ما قرار دارد و بقیه هنوز درکنج قفسه کتاب و به فر سنگها فا صله محفوظ است بخش زیادی از مواد واسناد رو یداد های گذ شته را بد ون مجا مله و بدور از هرگونه تعا رف و محا فظه کاری بطور صا دقانه مورد تحلیل عالمانه قرارداده و کوشیده تا از لا بلای اسناد ثقه تا ریخی شنا خت کافی و وافی از اجتماع مد نی و مردمی کشور ما در مر حله خاص تکا ملی ان به دست بد هد و در این راه الحق به پیروزیهایی دست یا فته است که مور خان نکته بین وژرف نگر ما را در حل عینی بسا از علت التعلل و قایع و حوادث تاریخی معا صر کشوریاری رسا نده میتواند. در این اثر ملا فیض محمد کاتب به همان امری به تاریخنگاری دست یافته است که ابن خلدون (732/808ق)انرا اجتهاد علمی نا میده و به معنای باطنی تاریخ که عبارت از تحلیل عقلی و نظری در باره منشا ها و علتها باشد مر بوط دانسته است.1

      اگر قرار باشد تاریخ را به عنوان علم تلقی کنیم که اندیشمندان در پذیرش این امر کمتر ترددی در ذهن خود راه مید هند. پس وظیفه ان دریافت قوانین متعلق به علت العلل حوادث و رویداد ها می باشد و چون این قوانین کشف گردید ان وقت علت العلل حوادث روشن ومبر هن میگردد. باید به صراحت بیان داشت که ملا فیض محمد کاتب درین راه در همین اثر ما نحن فیه گا مهای متینی بر داشته و انچه را که منتسکیو مورخ و نویسنده ای برجسته فرا نسوی زیر عنوان(اصول)برای برر سی پژو هشهای تاریخی مطرح کرده است مد نظر قرار داده است. هنگامیکه منتسکیو (1689 /1755 ) در پیشگفتار کتاب روح القوانین نوشت که(من اصول را بیان کرده ام موارد به خصوص را مشاهده کرده ام که خود بخود بر ان اصول تطبیق می یابند در یا فته ام که چگو نه تاریخ همه یی ملتها چیزی جر محصول این اصول نیست.) قصدش این بود تا پژو هشها یش را معیاری و اصولی سازد وبرای تحلیل وبررسی حوادث تاریخی قوانین کلی وضع نماید تا در روند تکامل حوادث تاریخی دخالت فردی و مغرضانه را محدود کرده به انها مهار بزند.

      ملا فیض محمد کاتب نیز کو شیده در فیضی از فیوضات بر موازین واصول جا معه شناسی مدنی و تاریخی تو سل جسته و با درک عینی از اسناد و مدارک تاریخی چگو نگی حدوث وقایع را با همه نتایج و پیا مد های نا گوار ان در طی بیش از صد سال اخیرتو جیه تعبیر و روشن نماید....

فیضی ازفیو ضات که بیش از دو صد صفحه دارد فقط یک فصل ان در اختیار ماست که این برر سی محدود به همین بخش اثر می باشد واصل اثر گویا هنوز در اختیار پژ وهشگران علوم تارخی قرار نیا فته است واین بخش هم در کتاب تاریخ سیاسی افغانستان تا لیف سید مهدی فرخ گنجا نیده شده که در سال 1314 شمسی در تهران به زیور طبع ارا سته گشته است.

     در این بخش نخست از روابط افراد و زمامداران کشور با کشور های مجاور بویژه هند بر تا نوی صحبت بمیان امده و این روابط که بیشتر متکی بر چکو نگی عقد پیمان ها و تعا هدات و بعد تخطی از انها می باشد به فحص وبحث گر فته شده وبنا بر معیار های مد نی بدین نتیجه رسیده است که( تاریخ از سوی عاقبت و وخامت خاتمه بسی علل و دول ناکثه العهد نا قضته المیثاق بما نشان میدهد که از کذب و فریب و حلیت و خد یعت و منا فقت نکث عهد ونقض پیمان دچار انواع مشکلات و بلیات گردیده بساط ضلالت و جهالت از مساحت زمین بر چیده عبرتا للناظرین شده اند).۲

      بر مبنای تعمیم کلی فوق ملا فیض محمد کاتب بر روابط خارجی امرای افغانستان روشنی افگنده و مشکلات و دشوار یها یرا که ازاین رهگذر متو جه کشور شده است بر شمرده است. اوسپس به نقض عهود متعددی که به وسیله بعضی از امرا و کار داران بزرگ دورانهای فیو دالی گذشته وطن ما در برابر یکدیگر خودشان و در برابر مردم صورت میگرفته است به طور مستند اشاره می نماید...

      از لا بلای پژوهشهای تاریخی در باره با فت اجتماعی و فیو دالی هزاره ها چنین بر می اید که رهبری اجتماعی هزاره ها به دست خوانین قبیله و عشیره و تیره قرار نداشته بلکه رسالت هزارهارا ملک ها به عهده داشته اند که چند واحد مزروعی متشکل از چند ده را که تعداد ان گاهی به سه صد تا چهار صد ده میرسیده اداره میکرده اند.۳

      این مردم نسبت به تعهدات و قول وقرار های نمایده گان امیر عبد الر حمن خان اعتماد کرده و اکثر یت شان اظهار انقیاد وتادیه مالیات نمودند ولا یت ارام گردید.۴ اما بعدا این تعهدات از طرف کار داران دولت بی اعتبار و ملغی تلقی شده و دربرابرمردم از شدت و خشونت کار گرفته شد و کاتب درین زمینه در کتاب فیضی از فیوضات بدینگونه اظهار نظر می نماید.(امیر عبدالرحمن خان نیز پا بند عهد و پیمان نبود. هر چه که سیا ستش اقتضا می نمود اجرا می فر مود. چنانچه بزرگان هزاره را به عهد وسو گند به دست اورده. بیست و چهار تن ازنا مداران با نفوذ و اقتدار شانرا در یک مقتل هدف فشنک تفنگ ساخته در حفره تنگی با لای هم انداخت و هلاک و زیر خاک فر مود و هم چنین با روسا و زعمای دیگر نقض عهد ونکث میثاق نموده خان وبیگی که فی الجمله اعتبار و اقتداری داشت زنده نگذاشت.۵

       ما مشاهده میکنیم که انچه را ملا فیض محمد کاتب در فیضی از فیوضات به عنوان اصل قرار داد از طرف سایر پژوهشگران در گذشته نیز مورد تاکید قرار گر فته و با اهمیت تلقی شده است. اساسا اشارات کاتب در فیضی از فیوضات. شامل بخشی از روابط دیپلیماسی کشور ما در شرایط نظام فیو دالی میشود که عدم رشد مناسبات دیپلیماسی و سقوط این منا سبات را در حد بسیارپایین وابتدایی می نمایند.

      دانشمندی درارتباط با مذا کرات میان دول دو ست به مسایلی پر داخته که ملا فیض محمد کاتب سالها قبل بران تو جه نشان داده بود.این دانشمند گوید.(دیپلمات در مذاکره هر گز نباید و عده یی که خود به اجرای ان اطمینان ندارد بدهد زیرا گفتارخلاف واقع هرچند مو فقیت امیز باشد همیشه اثر مسموم کننده باقی میگذارد. و تنفر طرف دیگر را برمی انگیزد وناچار اثر ان متزلز است.رمز مو فقیت در مذاکرات هم اهنگ سا ختن علایق دو طرف است با صداقت نه با تزویر و نیرنگ.۶

        هدف از تا لیف فیضی از فیوضات از سوی ملا فیض محمد کاتب توجه به مسایل بسیار مهم کشورداری واخلاق وعادات ودانایی و سیاست و کفایت زمامدارای مملکت می باشد و هم بدینگونه ضعف سیاست و پیمان شکنی و کار های نا صواب ان. واوازاین طریق یعنی با توجه به کردار و دانایی و ضعف سیاست زما مداران کشور علل عروج وسقوط نظامهای مسلط فیو دالی بر این سر زمین را به وضاحت بیان داشته است.این کار ملا فیض محمد کاتب. درست با کار ولتر تحت عنوان( نظری به طبایع و اخلاق و اداب و رو حیات اقوام ووقایع عمده تاریخ از عهد شارلمانی تا زمان لویی سیزدهم) قابل مقایسه می باشد.

       ولتردراین اثرش به وضا حت تذ کر داده و گفته که (می خواهم بدانم که مردم چگونه از توحش به تمدن رسیده اند.) ولتر که چنین دوراز تعصب به تا لیف اثارتاریخی دست یازیده بود وبا گفتن حقیقت به همه تاخته بود و مخصوصا کشیشان رابه خشم اورده بود ومغضوب شاه وقت فرانسه قرار گرفت و دستور یافت از فرانسه بیرون شود زیرا شاه فکر می کرد که این فرانسوی (یعنی ولتر) که جرات کرده است که خود را نخست انسان و بعدفرانسوی بداند حق ندارد قدم به خاک فرانسه بگذارد. اما کتاب ولتر پایه علم تاریخ جدید محسوب می شود.۷

        معهذا ملا فیض محمد کاتب با درایت و دور اندیشی ویژه یی چنان رو شی را در پیش گرفت که در صورت مواجه شدن به کدام تبعید ویا مجازات از طرف نظام فیو دالی وقت اثارش ضایع نشود وامروز ما این اثر اورا که انعکاس بخش قسمتی از تاریخ محیط ما ست دردست داریم گرچه در خارج از کشور است و استفاده از ان تا حدی مشکل ولی در هرحال ازمیان نر فته است.

      بخشی از نوشته های کاتب که جنبه مردم شناسی دارد و در ان راجع به طوایف مختلف افغانستان با تعداد نفوس هر یک معلو مات داده شده چون امکانات چاپ ان پیوست سراج التواریخ میسر نگردیده لذا کاتب انرادراختیار میرزا عبد الحمید مودب السلطان مدیر جریده چهره نما چاپ مصر گذاشته که به سال سیزده صدویک به کابل سفر کرده است. واواین اثررا درجلد پنجم اثر خود به نام امان التواریخ جای داده است که نسخه مخطوط ان امروز در کابل و جود دارد.۸

      کوتاه اینکه فیضی از فیوضات کاتب جنبه جامعه شناسی تاریخی داشته و از زاویه خاص تکامل جامعه انسانی کشورما دران در مسیر تاریخ تحلیل و تجزیه وبرر سی شده است که هم جنبه علمی را بخود گر فته و هم میتواند راهنمای خوب بشود برای تحقیقات گسترده وبیطرفانه در یک سطح عالی دانشگاهی ودانش پژوهی امید وار است پژوهش و اثار این مورخ شهیر معاصر کشور که حلقه های پژوهشی چه در داخل وچه در خارج کشور بدانها نیاز مبرم دارند طبع ونشر شود زیرا ان اثار ملا فیض محمد کاتب که چاپ شده کمیاب گردیده و انها ییکه هنوز به چاپ نرسیده اگر به چاپ برسد یقینا ستا یش و تقدیر و تحسین محافل علمی داخلی وبین المللی را برمی انگیزد وگوشه یی از نیازمندیهای تاریخی وپژوهشی کشوررا بر اورده می سازد.

منابع:

1 .رک مهدی محسن. فلسفه تاریخ ابن خلدون ترجمه ای مجید

1. رک مهدی محسن فلسفه مسعودی. بنگاه تر جمه و نشر کتاب1352 .ص190 ..191

2.سید مهدی فرخ . تاریخ سیاسی افغانستان. چاپ سال 1314شمسی تهران ج1 ص 141

3 .رک. افغانستان جورج گرا سمک و لودویک اد مک . چاپ پو هنتون مشیگان. 1969 به زبان انگلیسی ص 35

4 . غبار افغا نستان در مسیر تاریخ.ص667

5 . تاریخ سیاسی افغا نستان ص.147..146

6. این مطلب راکالبر بیان نموده که هارولد نیکو لسون انرا نقل کرده است. کالبر یکی از دیپلما تهای معروف فرانسه در زمان سلطنت لو چهارده بود که ما مور یتهای سیاسی مهمی را داشته و پس از مدتی خد مت به عنوان مشاور و ریس دفتر لویی چهارده در سال دووازده هشتاد وشش وارد فر خنگستان شد.

7. برای تفصیل رجوع کنید(تاریخ فلسفه ویل دورانت) تر جمه دکتر عباس زریاب خویی. چاپ انتشارات خوارزمی. ج 1 ص 308 تا 310 .

8. رک . به مجله کتاب حمل.. جوزا.1360. سال چهارم شماره اول ص80 تا 116 چاپ کابل.

    یاد اوری می شود که ملا فیض محمد کاتب خود با روش احتیاط امیزش متو جه بوده است و میدانسته که در صورتبی احتیاطی مورد غضب و احیانا خطرواقع خواهد شد او بین مورخی که در کشور ما زیر نظر مقامات وقت تاریخ می نو شته با مورخی که حقیقت نگاری یا پیشه خود بسازد فرقی قایل است. برای درک این مطلب به تاریخ سیاسی افغا نستان مراجعه شود.

*برگزیده شده از یاد نامه کاتب،تالیف مر حوم حسین نایل،کابل ۱۳۶۵

برگرفته از وبلاگ کاتب هزاره


ارزش اسناد ارشیفی فیض محمد کاتب، در تد وین تاریخ نوین افغانستان.

                                              پو هاند دکتر جلال الدین صدیقی

                               سند عبارت است از هر نوشته ای که قابل استناد باشد. در نامه خطی فورمه های چاپی کارت اوراق و یا کتاب نیز اطلاق شده می تواند و همچنین هر شیی قابل استناد مثل نوار های ظبط صوت فیلم  میکرو فیلیم صفحات گرام سلاید و نقشه و تصویر و غیر ه نیز ما دامی که قابل استناد باشد سند خوا هند بود(۱) اما اسناد تاریخی که در ارشیفها ی گو ناگون نگهداری می شود. امروز از مهمترین منابع پژ و هشی و شامل کلیه مکاتبات سلطنتی فر مانها اسناد و معا هدات سیاسی. انواع نو شته های اداری و دیوانی. گزارشهای اقتصادی و فر هنگی و نظامی اسناد قضا یی و مالی و حقوقی و همچنین بر خی از مکاتبات خصو صی و خا نوادگی می باشد، که در اصطلاح پیشنیان به انها (سلطا نیات) و (دیوانیات) و (اخوا نیات) می گفتند.(۲)

              از جمله تمام منابع و مأ خذ پنجگانه تحقیق چون منابع ذهنی و نقلی، منابع باستان شناسی منابع تصویری و تر سمی،منابع کتبی و مدارک ارشیفی بی گمان بخش مدارک ارشیفی. داراس اصالت و اعتبار بیشتری استو زیرا هر سند اداری و دیوانی و هر فر مان و نامه رسمی که امروز به دست ما می رسد با زمان و رویداد خاص و واقعی بستگی داشته در نتیجه رابطه مستقیم و طبیعی بین اثر و موثر مو جود است. به علا وه قضا وتها و داوریها یی که در باره انها می شود و انچه از محتوای انها استنباط می گردد، برخلاف متون قدیمی که دست خوش تغییر و تبدیل و حک و اصلاح بو ده اند و یا مدارک باستان شناسی که مبنای قضاوت و استنباط در مورد انها اندکی مبتنی بر حدس وگمان و تقریب است، بر پایه اعتبار و یقین و اصالت استوار می باشد.

          از نظر ملا حظات ارشیفی، ورق، سند و مدرک در پر تو ارزیابیهای گو ناگون بررسی می گردد. اصو لا ارزشهای مندرج در اسناد را می توان به کیفیتی اطلاق نمود، که برای یک شخص حقی را به وجود بیاورد که مو جب تکلیف دیگران در برابر ان حق گردد.ازین نگاه است که هر چه ایجاد حق و تکلیف کند قابل نگهداری و حفاظت در ارشیف های تاریخی است. ارزشهای اسناد و مدارک تاریخی را به اصلی و فر عی تقسیم می کنند.

            ارزشهای اصلی عبارت از ارزشهایست که اگر سند فاقد لا اقل یکی از انها باشد کسی در مقام تملک ان منطقا بر نیاید. به عبارت دیگر ، ارزشهایی را که مو جب نگهداری سندی می شود اصلی گویند اما ارزشهای فر عی، یک سند همان ارزشهایی را گویند که یک سند به مقتضای محیطی که دران قرار می گیرد پیدا می کند.

             ارزشهای اصلی یک سند عبارت است از . ارزش نظامی مندرج در سند، ارزش سیاسی مثل ارزش قرار دادها، عهد نامه های مو دت و غیر انها. ارزش حقوقی یک سند که شامل عموم حق.ق مادی و معنوی متعلق به فرد یا جامعه است و ارزش علمی، چون ارزش اسناد حاوی نظریات فلسفی و نظایر ان. مو رخان ما مدتها قبل متو جه اهمیت و ارزش اسناد ارشیفی شده و برای استفاده از این گو نه اسناد جهت توین تاریخ نو ین و معاصر افغانستان، نظریات جالب تو جهی ابراز نمو ده اند. از جمله مر حوم علی احمد کهزاد بیان نمو ده است که در تاریخ معاصر افغانستان... بیشتر به یک سلسله یا داشته، مکاتب، معاهدات، اشعار و قصص عا میا نه(فولک-انگو فولکور) متکی می باشد که بطور عموم اکصر ان طبع نشده بلکه پیش از چاپ جمع اوری و تدو ین می خواهد و به اصطلاح غربیها مطالب لازمه باید اول از( ارشیو های خانوادگی) بیرون کشیده شود، تا متون بدون کم وکاست در دسترس عامه قرار گیرد و انگاه در اثر قضاوت ها اهسته اهسته، خطوط اساسی ان دوره و جزییات ان معین گردد.(۳)

          مرحوم کهزاد در جای دیگر باز به ارزش اسناد ارشیفی اشاره کرده گوید،در نوشتن تاریخ معاصر هر قوم و ماتی اسناد خطی خا نوادگی که ارو پاییان(ارشیو بامیلی) می گویند اهمیت زیاد دارد.. این قبیل تجسس در زوایای تاریخ معاصر افغانستان که برپایه اسناد وستون خطی متکی باشد کاری است نهایت ضروری که باید با سراغ منابع در موضوعات مختلف نو شته شود و زمینه برای نگارش تاریخ معاصر مملکت از هر حیث اماده گردد.۴

             فیض محمد کاتب این مو رخ شهیر و معاصر کشور ما ( متولد در حدود سال ۱۲۹۷ هجری قمری و فات ۱۶ شعبان ۱۳۴۹ هجری قمری برابر با سال ۱۳۰۹ هجری شمسی) که در مقام نو یسندگی دفتر خاص امیر حبیب الله سراج الملة و الدین و عضویت دار الا نشأ و مجلس تأ لیف انروز گار ایفای وظیفه نموده است، از ان نو یسندگان توانا یی است که بهاسناد مهم و موثق ارشیفی از نزدیک دسترسی داشته است، که تحقیق پیرامون اینبخش از اثار متعلق بهوی دریچه نوینی را در تدوین تاریخ معاصر و نوین افغانستان  می گشاید.

               توجه.. به امر فعال ساختن ارشیف ملی و گرد اوری اسناد و مدارک تاریخی کشور عزیز، زمینه برای باز یافت اثار ارشیفی فراهم گشت که دران جمله مجموعه یی از اثار ارشیفی و یا دداشتهای فیض محمد کاتب و اسناد و فرا مین و مکاتب مر بوط به او شامل بود که از خا نواده وی برای ارشیف ملی در سال ۱۳۵۸ شمسی خریداری شده و از خطر نابودی نجات یافت. این مجموعه شامل چهار اثر در ( ۳۲۶۷ ) صفحه و(۷۶ ) قلم نقل فرامین، اسناد مکاتب و یاد داشت های گونه گون در ( ۴۴۷) صفحه می باشدکه جمعا به(۳۷۱۴) صفحه بالغ می شود. ۵

             پژوهش ما در این مقاله متکی به چند سند و نوشته باقی مانده از فیض محمد کاتب است که دانشمندان ما بنام (یاد داشتها و مقالات کاتب) یاد کرده در باره این اثار چنین اظهار نظر کرده اند که این یاد داشتها ی مختلف در باره رو یداد های افغانستان به قلم و به خط کاتب بو ده که قسمتی از انها در اجزای اثار چاپ شده او مو رد استفاده قرار گرفته و از قسمت دیگر استفاده صورت نپذیرفته است. ۶ 

          هرگاه  ما به تعریف مو رخان از مطالعه اثار گذ شتگان توجه دهیم که دران جا گفته شده است که با مطالعه تاریخ، هم با عقاید و ادیان پیشینیان می توان اشنا شد و هم از چگونگی درد ها و گرفتار یها یی را که انسانها در طی زندگی شان بدان مواجه بودند می توان اگاهی یافت.۷

           در این صورت با مطالعه همین چند سند ارشیفی کاتب که به دسترس ما قرار گرفته است، دریافت عقاید و ادیان و چگ.نگی دردها و گرفتاریها سهل واسان می گردد.

          چنانکه در بالا اشاره رفت، تنها ۷۶ قلم نقل فرامین، اسناد و مکاتب و یاد داشتهای گو نا گون فیض محمد کاتب در ارشیف ملی جمهوری افغانستان مو جود است که باید مورد بر رسی و مطالعه همه جانبه قرار گرفته و درپرتو تحلیل محتوای انها گو شه یی از تاریخ مععاصر کشور در بر هه یی از زمان و در مکان ویژه روشن گردد و به تحریر اید. اما متأ سفانه اسلوب نگهداری این اسناد در ارشیف طوری است که در حال حاضر دسترسی بدانها حتی توسط خود کار مندان ان مو سسه نیز دشوار است .

         بنا بر ان با مرا جعات متعدد ما توانستیم فقط چند نامه و یاد داشت را بیا بیم که پژوهش ما نحن فیه نیز متکی بر تحلیل و بررسی همین چند سند و دست نویس کاتب است وبس.از اسناد که بدست ما افتاده سه مطلب مهم رو شن می گردد. یکی گر فتاریهای مقامات دولتی از بر خوردهای قبایل کوچیبا مردم اسکان یافته ملیت برادر زحمت کش هزاره کشور است. دیگری مر بوط  می شود به شخص فیض محمد کاتب و نظریات ووی در برخورد به انگیزه های جبار مقامات دو لتی در ان ر.ز گار و سوم هم عقاید و نظریات علمی، فلسفیو پژوهشی وی را افاده می کند.

          در نامه مورخ ۴ عقرب سال ۱۳۰۰ شمسی فیض محمد کاتب و سلطا ن محمد به یک پرابلم اساسی اشاره رفته است که مردم زحمت کش هزاره در ان ر.زگار بدان مو اجه بو ده اند و ان تأ مین روغن در بار کابل بوده است، که این امر گاهی به مشکلاتی سر دچار می گشته است. چنانکه مرحوم غبار اشاره کرده است در ان روز گار انواع خریداری دولتی و  شخصی و بیگاری که مردم را خم کرده بود... در سال ۱۹۱۱ میلادی نرخ روغن در بازارکابل فی سیر ۱۵ روپیه یود.نا یب السلطنه هفت هزار رو پیه از معاش خود خودرا عوض خزانه در بهسود  حواله گرفت و در عوض ان به نرخ تقریبا رایگان جمع کرد... این روغن از بهسود تا کابل تو سط خود مردم رسانده شده و تحویل( کار خانه طباخی نایب السلطنه)گردید.عضد الدوله سالا نه پنچ هزار ر. پیه را روغن جبری از هزاره جات می گرفت.۸

               اما حصول و جمع اوری روغن و ارسال ان به کابل کاری اسان نبود است و گاهی در اجرای این کار دشواریها یی بو جود امده است که فیض محمد کاتب در تسهیل این گو نه خریداری ها و تحقیق پیرامون ایجاد مشکلات در برابر گرد اوری روغن از منطقه مالستان غزنین تو ظیف گشته بود. در سند قید ۱۱۶۳)

           ف ج ( ۱۷۰ ) بخش اسناد امریت ارشیف ملی عنوانی ( عالیجان محمد کریم خان علاقدار مالستان و کپتان محمد صدیق خان و محمد گل خان حواله دار نظامی) نوشته شده است. در این نامه تاکید شده است که باید جلو حمل روغن توسط قبایل میری خیل ، ملا خیل گر فته شود و اجازه داده نشود تا این قبیله بزور به انتقال این ماده ضروری توسل جو ید. در نامه چنین می خوانیم( قرار نو شته جناب جلالتمأب وزیر صاحب حربیه  که  این فدویان( منظور فیض محمد کاتب و سلطان محمد است. ج ص )دولت را مقرر و مأ مور فرموده بودند که شما رفته با مردم کوچی ملا خیل که در ملک حجرستان سکونت دارند بزبان شرین نصیحتا برای شان دانسته کنید که اموال ممنو عی را به دولت غیر نبرند)از ین بیان معلوم می شود که کوچی های مذ کور به سر زمین هند برتا نوی اموال قاچاقی از جمله اموال ممنوعی را برده و از این درک استفاده شایانی می نمو دند و ثر وت هنگفتی را نصیب می شدند.

         در ادامه نامه مذکور امده است که مردم علا قداری مالستان باید( کوتل ها و راهای که تردد مردم کوچی می باشد) محافظت کنند که (مال ممنوعی خو درا نبرند) و انها به عمل دو بجه شب و پنجشنبه ۴ عقرب قرار اطلاع دهی سپاهیان نظامی و مر دم رعیتی با ره ااموال ممنوعی خو درا به زبردستی و زور واری خو دها بار کرده بو دند.) پس (برای شما مرقوم می شود که حقیقت حال را از رسیدن چاکران دولت و پند و نصیحت کردن انها را با مقدار روغن و تعداد بارها که به شب بردند و به چشم خود اگر دیده باشید عندالله و عند الرسول مر قوم دارید که حضور علیحضرت غازی( منظور امان الله خان است. ج ص ) عرض شود . فقط تحریر یومم پنجشنبه ۴ عقرب سنه ۱۳۰۰ ،محل امضا سلطان محمد و فیض محمدکاتب) از این بیان بر می اید که مسله حمل و نقل روغن از منطقه هزارجات به کابل یک مسأله جدی بود. که شحص پادشاه و قت بدان تو جه داده است و شخصا باید گزارش این کار را استماع کرده بدان دخا لت مستقم می داشته است. دیگر اینکه حمل ونقل رو غن جزو اموال ممنوعی بو ده است که فقط به اجازه دولت باید انجام می گر دیده است.

            در حاشیه این نامه اظهارات اشخاص مو ظف درج است که بدین گو نهگزارش شده است.( جناب کرامان در باب مردم ملا خیل که از فدوی سوال کرده بو دید همین است.. مدت سه شب...اکمل محافظت نمو دیم. نماز شام شب پنجشنبه ۴ عقرب عید محمد خان همراه ملکان ملا خیل از حجرستان امدند. همینکه نزدیک خیل خود رسیدند صدا نمودند که شما وار خطا نشوید که غازیان امدند. از عقب انها پنجا یا شصت سوار و یکصد پیاده از مردم مذکور بود،دیدم که از خیل مذکور اتش بلند شده بیک مراتبه صدای بانک شتران را شنید یم دید یم که تخمینا قریب ششصد یا هفتصد شتر همگی را بار کرده در اطراف ان مردم مذ کور با سر های برهنه و تفنگ ها بدست ایشان در نزدیک مایان رسیدند. سپاهی های تعلقه فدوی بنا زدن را گذاشته. مردم مذ کور به لفظ افغانی( منظور زبان پشتو است که در ان روز گار بجای لفظ پشتو امروزی لفظ افغانی بکار می رفته  است .ج.ص.)گفتند که هوش کنید که دست بالا نکنید که شما را می کو شیم. فد وینیز مانع شدم..)در صفحه دیگر سند مذکور امده است.(جنابان محترمان خو درا دعا گویم. از تحریر شما دانسته گردیدیم .

              در مدت سه شب که این فدویان دین و دولت اسلام را جهت محا فظت مردم ملا خیل و میر خیل مقرر داشته بو دید که همه اهالی نفری رعیتی خو درا در راهای که عبور می کنند، محافظت بدارید که خو د سرانه کوچ کرده ، نروند. در روز سیم ان علیجاه عید محمد خان پسر عالیجا سلطان محمد خان ملا خیل همراهای ملکان و نفری زیاد از حجرستان در خیل میر خیل امدند و بعد از یک بجه شب بود که بانک شتران مذکور بلند شد. ملا حظه کردیم که شتران خو درا بار می کنند. تحقیق کردیم که کوچ های شان بر جاه می باشد.

            قریب شش صد و الی هفتصد نفر شتران خودرا بار کرده با نفری زیاد طرف حجرستان روانه شدند و به خیال قاصری ما یان رسید که بار های شتران اوشان از اشیا ممنوعی می باشد و اگر از اشیا ممنوعی نباشد چرا در روز بار نمی کنند، چو نکه از ترس و بیم مردم مذکور نزدیک شان رفته نتوانستیم که با رها ی شتران شان را خوب ملا حظه می کردیم که کامل رو غن بار کرده بودند و یاغیره اشیا ممنوعی هم بار کرده بو دند.

           با وجودیکه در روز ان بعضی نفری ها در خیل مذکور جهت سودا رفته بو دند بار های رو عن را بر خا نه های شان دیده بود. و نیز اجازه زدن را از طرف صا حبان خو د نداشتیم که مر دم مذکور  را مما نعت می کردیم .

           به زبر دستی خود اشتران خو درا بار کرده طرف حجرستان بردند. عند الله و عند الرسول کیفیت را به حضور صا حبان خو دها عرض کردیم.-۴ برج عقرب.( این مطلب از طرف اربا بان ان محلات نو شته شده و امضا و مهر شده است) همچنین در پشت نامه مذ کور از طرف مأ مور دیگر محل مر بو طه نو شته شده است که افراد ملا خیل به دستور مقامات جهت عدم تو سل به حمل امور منوعه وقعی نگذاشته حتی مقا مات دولتی را تهدید به قتل کردند.

           در این یاد داشت گزارشی امده است( که مردم ملا خیل شتر های خو درا بار کرده می برند. سر راه انها رفتیم. انها را مانع شدیم که واپس بروید ... برای من گفتند که اگر ما نع می شوید . شما را به گو لوله تفنگ می زنیم .. نامبرده ها همراه اشتران خو دها رفتن (رفتند) تخمینا موازی ششصد یا هفتصد شتر از مال ممنوعی و رو غن بار بو ده به زبر دستی از بندرات گذشته،رفتن (رفتند). کیفیت همین بود که تحریر شد.  فقط تحریر یوم  پنجشنبه ۴- برج عقرب ۱۳۰۰  در ادامه تفتیش مو ضوع رو غن که از طرف افراد قبیله کو چی ملا خیل به غارت برده شده بود نا مه دیگری هم مو جود است که به شماره (۱۱۷۰ ) شعبه اسناد-ف-ج(۶۹ ) قید است.

            این سند که عنوانی سلطان محمد خان کندک مشر و ملا فیض محمد کاتب نگاشته شده است، وظیفه تفتیش و کنترل و نگهبانی رو غن ها مطرح گردیده است که دو شخصیت مذ کور باید بر ان نظارت کنند. در این نامه چنین امده است .(در اب روغن و اشتران ملا خیل مسموعی شنیده شد که چند نفر اشتران و ادمان شان از بین راه گریخته و برده اند. حال که رو غن های مذ کور به رباط رسیده لا زم شد که از وزن کشیده و علم اوری کرده شود تا بعد از علم اوری کیفیتا بحضور مبارک عرض و اطلاع داده شود.

       بنا بر ان یک نفر متقی و یک نفر صوبدار کو توالی و یک نفر نو یسنده از دفتر مقرر شده که بحضور شما رو غن های مذ کو ر را مشک به مشک از وزن کشیده بیک و یا دو خانه رباط انداخته در وازه های ان را خو شما با نفری مذ کور مهر و لا ک بدارید و سیاه انرا نفری مذکور حاضر دارند . فقط تحریر ۴- قوس سنه ۱۳۰۰.

      در ادامه این نامه چنین امده است ( در اول مقدار رو غن را ملا فیض محمد خان بیست خروار نو شته بود و خو د شما از مقر بذ ریعه تیلفون هفده خر وار گفتید و باز خود شما که .. همرایم حرف زدید، نوزده خروار (گفتید) حال خدا داد خان می گو ید که هفده حروار هم مو جود نخواهد شد ... تیقن ان با تفاق شما خواهد شد. معلوم است که تحویلدار مشخص ندارد. ضرور است وزن شده تحویل یک نفر شده تا تعهد شود که روغن مذ کور تلف نشود.. محل امضأ.)

        از تحلیل و بررسی این سند ها و حواشی  ان که فقط روی یک قضیه می چر خد، استنباطهای زیاد شکلی و اداری و اجتماعی صورت گر فته می تواند. اول اینکه  در بافت هیت بازرسی افراد متنفذ از محل، نماینده دستگاه دیوانی و نماینده مقام انتظامی و اشخاص معتمد و کار شناس در بار شمو لیت می یافتند، و چون فیض محمد کاتب نیز در این قضضیه مهم عضویت داشته است، پس می توان اظهار رای نمود که وی نه  تنها نو یسنده و  وقایع نگار بو ده است بلکه از جمله اشخاص متنفذ نزد مردم و دولت بشمار می رفته که صلا حیت اعمال نفوذ در حل قضایای مهم در منطقه غزنی را داشته است.

        از سوی دیگر در این سند و حواشی ان اعتراف مقا مات دولتی و مر دمی در عدم تو انا یی مقا بله با هجوم افراد قبایلی به خو بی و به وضاحت باز تاب یا فته است و این مسأله به اندازه روشن می نماید که افراد قبیله بر افراد انتظامی تاخته، انها را لت و کوب می کنند و حتی در صورت استقامت به مقابله در اعمال ایشان، به قتل و کشت و کشتار تهدید شان می نمایند. که این خود بیانگر این و اقعیت است که در زمان سلطنت امان الله خان با مو جو دیت با فت نظام قبیلوی نمی تو انسته است از انگیزه فرار از مرکز مو جود در نظام مذ کور که خود مو جب عدم استقرر نظام متمرکز سلطنتی می شده است جلو گیری و مما نعت به عمل اورد.

       در باره این مسأله مهم مو رخان اظهار نظر هایی نمو ده اند، از ان جمله داکتر ویکتور گریگو ر.یچ کار گون می نویسد.(اردوی افغان که نصف ان متشکل از افراد ایلجاری قبیلوی بود پاسخگوی وظایفی که رژیم ج.انان افغان در برابر ان قرار داده بود نبود.(۹ ) و سیاست امان الله خان و ضعف اداری دستگاه دولتی مو جب گشت تا مو رال اردو تضعیف گردیده، قابلیت محاربوی ان در سطح خطر ناکی تنزیل یابد.(۱۰ ) درجای دیگر پژوهشگر مذ کور گوید که قبایل با داشتن( رغبت عنعنوی تجزیه طلبی) همواره به ( عدم پشتبانی و عدم شناخت حکو مت مرکزی) تمایل نشان می دادند و همین تمایل مو جب سقوط حکو مت گردید و به قول ر.ت. استیوارت افراد قبایلی( باعدم اقناع از هر گو نه اشکال حکو مت- اکنون انان حکو متی را دارا هستند که زمان و اسایش خو درا در ان می توانند سراغ نمایند و ان حکو مت عبارت است از انارشی و هرج و مرج طلبی.(۱۱ )

با در نظر گرفتن عو امل مذ کور در ان روزگار، به نکته ای جالب تو جهی دیگر نیز در این سند مو اجه می شویم که عبارت از تحریف عقیده دینی و اسلا می بو ده است که پرده بر روی این اعمال نا مشروع بعضی افراد می کشانده است، در سند امد ه   است که( عید محمد  خان همراه ملکان ملا خیل از حجرستان امدند همینکه نزدیک خیل خود رسیدند، صدا نمو دند که شما وار خطا نشوید که غازیان امدند،  از این مطلب بر می اید که عمل نا مشروع رنگ مذ هبی بخود گرفته است و گو یا افراد قبایلی با توسل به صفت(غازی) خو درا   محق می دانستند به غارت افراد خلق زحمت کش هزاره دست یازند که این مفکوره غلط و زشت محصول اندیشه های غیر انسانی دم و دستگاه عبد الرحمن خان ظالم  و خون اشام بو ده است که به لشکر کشی های غارتگرانه اش در منطقه هزارجات در طی سالهای( ۱۸۹۱- ۱۸۹۲ ) و سالهای بعد پر داخت و عجیب تر اینکه این اعمال غیر انسانی را رنگ و بوی مذ هبی هم داده(۱۲) از اینجاست که افراد قبایلی در زیر پرده (غازی) به غارت  اموال و انتقال انها به کشور غیر یعنی سر زمین هند برتا نوی دست می یازیدند. 

      از این مطلب که بگذریم در میان اسناد مر بوط به فیض محمد کاتب  نا مه دیگری  می یا بیم که حاکی از رنجش مو صوف از در بار و احیا نا تبصره های بو ده است که گو یا فیض محمد کاتب نشاید تا به تمام اسرار دو لتی دست رسی یابد و اعتماد زیاد بر وی مو جب تشویش خواهد بود. شاید این امر از احساسات نا سیو نالیستس گروهی نزدیک به دربار منشأ گر فته بود که فیض محمد کاتب در طی نا مهی محمود طرزی از احراز مقام وقایع نویسی خو داری و رزیده ات.

     محمود طرزی در ان و قت( وزیر  امور خارجه) بو ده است که فیض محمد کاتب مقام (کتابت مکاتیب نظارت خارجیه) را محول کرده بود  ولی فیض محمد کاتب این مقام را حساس و مهم شمرده و نگاشته است که (گویا بهیج گونه خویش را نمو نه اعتماد و اعتبار احرار خفا یا و اسرار امور نمی پندارد که در کتابت مکاتیب نظارت خارجه ماه و سال بسر برده از  ابراز بعضی اسرار که از خود او یا دیگری بر روی کار اید دچار انفعال و نکال گردد.

         پس امید می کندکه این نا سزاوار را در خور تحریر رسایل نظارت مو صوفه نپنداشته ، بهمان کار تأ لیف تاریخش وا داشته، سر رشته کافی و وافی مر حمت فر مایند که با کسی کاری گفتاری ندا شته. خدا بخواهد کار محوله و مرجوعه خو یشرا حتی الوسع الا مکان  بدون تشویش از پیش برد و در دل اندیش راه ند هد، زیرا عنقریب .. پنجه اجل گریبان گیر خو اهد شد و برای العین تصور مشا هده می کند که روح بیفتوحش از فجاج نخوت مزاج روان و گریزان شده نفس باز پسین و دم اخرین خواهد رسید و زحمات شاه شهید سعید( منظور حبیبالل فرزند عبدالرحمن خان است که در کله گوش لغمان تو سط نزدیکانش به قتل رسید-ج.ص) که در تاریخ دولت و ملت کشیده اند بهدر خواهد رفت... چه فرصت از دست رفته و عمر عزیز گذشته رحعت قهقری نخواهد بود.. فقط حرره العبد المذنب فیض محمد کاتب فی یم جمعه ۱۵ حوت ۱۲۹۸ شمسی هجری. در حاشیه این نامه محمود طرزی چنین پاسخ دا ده  است،. کمالات انتساب اخوی ملا فیض محمد  قبل از اینهم بموجب امر هما یونی اجازه داده شده بود که شما بر تأ لیف تاریخ دوام ورزید، اما و قایع نو یسی این عصر اما نیه نیز ضرور است . انرا هم باید از خاطر بیرون نیارید. از فحوای سخن شما معلوم می شود که در نظرت چیزی رنجش پیدا شده باشد. بهان چیز ها حواله سمع اعتبار ننموده وقایع عصر حاضر و تاریخ سابقه را بنویسید. فقط محمود طرزی. این نامه به ص (۱۰ )ج (۲ ) ش(۸۹۲ ) سال ۱۳۴۶ شمسی بخش اسناد ارشیف ملی کمیته دولتی کلتور ج. ۱ .. قید شده است.

            بقرار نو شته محترم حسین نایل کار مند  علمی اکادمی علوم جمهوری.. افغانستان در ارشیف ملی سواد فر مان تاریخی ۱۶ ثور ۱۲۹۹ شمسی امان الله خان بعنوان ایشک اقا سی نسبت به ادا مه نگارش تاریخ وطن تا عصر امانیه مو جود است، که دران فیض محمد کاتب مجد دا بانجام این امر مهم بطور مشروط ما مور ساخته شده است. قسمتی از متن فر مان چنین است..( فضایل همراه ملا فیض محمد کاتب  از حضور والای ما کما فی السابق به تاریخ نگار ما مور گردیده که تتمه واقعات سراج التواریخ و  واقعات عصر امانیه را همواره انشا الله تعا لی تأ لیف و اجرا نماید.. ملا فیضضمحمد خان بدرست شاغل تألیف کتاب مذ کور باشد. خاص احوالات ظاهر و علا نیه را بقرار شرح مندرجه فرمان هذا برای کاتب مذ کور سیاهه بدهند فقرات سری وخفیه که بذریعه اوشان اجرا شده بیرون نویس کرده از ملا حظه حضور  بگذ رانند و هر کدام اجازت شد برای کاتب مذ کور بد هند)۱۳

      با تو جه به این که - به قول حسین نایل- یکی از مو ارد اهمیت سراج التواریخ این است که مو لف( یعنی فیض محمد کاتب- ج-ص) ما باشهامت زیاد و بدون هراس و بطور زیرکانه در هر جای اثر خود  گاهی به صراحت و زمانی در لفا فه الفاظ و عبارات- رشوت خواری، جور  وستم و دیگر بد کاری های کار داران وقت را در هر مو قعیت و موقف و مقامی که بو ده اند مورد  نکو هش و انتقاد قرار داده و افشا کرده است و از همین جا است که گو یند بار ها مورد عتاب و سر زنش واقع گردیده است.(۱۴ )

      می توان به علل رنجش فیض محمد کاتب در نامه عنوانی محمود طرزی پی برد. مرحوم  عبد الحی حبیبی نیز می نویسد که فیض محمد کاتب در جواب ایراد شخصی، که به نوشته وی گر فته بود چنین نو شته است( جمله معترضه که مشتمل براو صاف ظالمان و متضمن مظلومیت ستمدیدگان است بر سبیل تنبیه نگارش داده شد زیرا که مقام را مناسب دانسته تحریر نمو دم. اطناب ممل نیست.)۱۵

          مرحوم حبیبی گوید.( باین نهج فیض محمد  که از قشر عامه بوده و بدر بار راه یافته بود، طبعا در نظر داشت که در لف کلام خود، احوال ستمدیدگان را تمثیل نماید و وجدان طبقا تی خو د را تسکین دهد. طور یکه از معاصران کاتب شنیده ام، وی در این را مصیبت های دیده و بارها مضروب گردیده(۱۶ )

        البته این مسأله مر بوط نضج گر فتن اندیشه های نا سیو نالیستی و بر تری جو یی هم می شده است که زمینه را برای تحریف حقایق و احیانا محو اسناد دقیق تاریخی مساعد می ساخته است.چنانکه همین امر بوده است که امان لله خان از افشأ روابط نزدیک عبد الرحمن با انگلیس و چگو نگی در یافت لقب( ریس دلاور اعظم احترامی طبقه اعلی ستاره  هند) از سوی انگلیس به حشم امده، به قول مر حوم غبار( چنان از روش انگلیس و تحمل جد خود( یعنی عبد الرحمن خان-ج-ص) بر افروخت که امر کرد تمام مجلدات این جلد نا تمام (منظور جلد سوم سراج التواریخ است)ج-ص- احراق و در عوض تاریخ و اقعی افغانستان نو شته شود. در حالیکه مندرجات این کتاب خود جزیی از واقعات تاریخ دولت افغانستان بوده و در عین حال ذخیره و قوریه یک قسمت مهم تاریخ (قرن۱۹ ) افغانستان بشمار می رفت. اما این کتاب نا تمام (که حا وی وقایع ۱۴ ساله سلطنت امیر عبد الرحمن خان بوده و در سال ۱۳۳۳ هجری قمری مساوی ۱۹۲۴ عیسوی در مطبعه ماشین خانه کابل طبع شده بود) بکلی از بین نرفت و نسخه های مطبو عه ان بدست اشخاص رسید.(۱۷ )

       با توجه به مطالب یاد شده در بالا می توان علت رنجیدگی فیض محمد کاتب را دریافتنمود. او که محقق روشن ضمیر و مورخ واقعبین بوده است،تحمل کرده نمی توانست که بکار پژوهشی دست یازد، که دران یک تعداد اسناد مو ثق زیر زده شود و از ابراز حقایق مسجل جامعه باز نگاه داشته شود، چنانکه مرحوم   عبد الحی حبیبی نیز از این گونه پالیسی های تاریخنویسی که صرفا در ان منا فع طبقه حاکمه  جامعه مد نظر گر فته شود و از ابراز حقایق و واقعیتهای تاریخی جامعه چشم پو شیدهشود شکایت کرده گوید که درعهد (ظاهرو داو و د) مجالس تاریخ.. برتاریخ و ادب دیکتا توری می کرد و مقصد تاریخی را در تحت اغراض مخصوص اکسپلایت اتثمار می نمود و علم را دستخوش مقاصد فردی خا ندانی قرار می داده) و در این عهد بود که بقول استاد موصوف( بسی از مسایل واقع و مسلم تاریخ را بعلتی که انهم فی بطن الا مربود-از صفحات تاریخ زدودندی.) (۱۸ )

            و اما در میان اسناد فیض محمد کاتب نو شته هایی نیز به قلم وی وجود دارد که ان می توان به پیمانه دانش و بینش علمی و تحلیل مسایل حاد فلسفی، منطقی و به چگو نگی اسلوب نگارش تحلیلی فیض محمد کاتب پی برد. این یاد  داشتها تحت عنا وین ( دین و تر ویج تاریخیه ان و مجاهدت جهت استحکام و دوام ان) ( صفت و کیفیت فطریه ادم) (تربیت و شرط حصول علم که واسظه اکمال ان حلم و تواضع است) نگاشته شده است.

          در مقاله اول، دین به عنوان وسیله تأ مین وحدت جامعه بررسی شده است و گفته شده است که از زمان ظهور رسالت هر یک از یاران( .. منتهز اسباب اتحاد و اتفاق اجتماع و اجتهاد بوده  طریق انتقام ارباب ممانعت پیموده و سر بر سر هوای دوست نهادند تا حدود شرایع همچنان جاری و شایع باشد و مهام و دایع بکلی مهمل و ضایع نگردد، سید کاینات که کاشف راز  نهان بود و ناظم امر جهان کفایت هدایت امت  بودیعت کتاب و عطرت حواله نمود تا در عهد ظهور و غیبت هر که دیده بخت و سعادت باز باشد از دیدن نور حقیقت باز نماند.. در نو شته یی (صفت و کیفیت فطریه ادم) مطالب جالب تاریخی و اسطور ی هایی از بدو پیدا یش انسان بروی زمین تا پیمودن سیر تکاملی او ، مطرح بحث  قرار گر فتهاست و در مقاله (تر بیت و شرط حصول علم که واسطه اکمال ان حلم و تواضع است) بحث تر بیتی و چگونگی اموزش و پر ورش نسل انسان و رسیدن به با لا ترین مدارج فضل ودانش راه انداخته شده است، یقینا برای دانش پژ و هشانی که بخو اهند به بررسی پایه فضل و دانش فیض محمد کاتب پرداخته و عمق دانش چند بعدی این مورخ بر جسته و دانشمند مبارز را در یابند، کمک شایسته می نماید.

        کو تاه این که اسناد مذ کور که بخش مهم تاریخ اداری ، اجتماعی و فر هنگی کشور ما را در برمی گیرد برای تد وین تاریخ معا صر و ن وین کشور با اهمیت است و مورخ و پژو هشگر نکته بین و مدقق را یاری خواهد رساند تا با مطالعه دقیق و همه جا نبه مطالب مندریج در ان ها به تد وین تاریخ کامل تر افغانستان تو فیق یا بد. 

                  در اخر پیشنهاد من اینست که چاپ این اسناد بطور کلی فراهم اید تا زمینه بیشتر تد قیق مطالب مندرج در ان ها فرا هم گردد و عینیت وا قعات و حوادث تاریخی کشور ما بیش از پیش متبارز گردد.

 زیر نویسها

۱- مهر انگیز علیزاده. مد ریت اسناد و مدارک و فن بایگانی. چاپ .دانشگاه تهران ۱۳۵۳ -ش. ص.۹  

 ۲-سر هنگ داکتر جهانگیر قایم  مقامی. مقدمه یی بر شناخت اسناد تاریخی، سلسله انتشارات انجمن اثار ملی، تهران. شهریور ماه ۱۳۵۰ .ص ۱ .

۳- حمید کشمیری، اکبر نامه، تحشیه، علی احمد نعیمی. مقدمه به قلم احمد علی کهزاد، انجمن تاریخ .۱۳۳۰ ش.

۴- احمد علی کهزاد، درزوایای تاریخ معاصر افغانستان، انجمن تاریخ ۱۳۳۱.ش.ص.۲۱.

۵- حسین نایل. پژوهش در باز نمایی و باز شناسی اثار کاتب، مجله کتاب، ش اول، س ششم حمل و جوزا ۱۳۶۲ ش. کابل ص ۵.۶

۶- ایضا ص ۱۴

۷- پو هاند داکتر جلا الد ین صدیقی، روش تحقیق در تاریخ نو یسی، دیپارتمنت تاریخ عمو می پو هنی علوم اجتماعی، پو هنتون کابل. ۳۰ دلو ۱۳۶۳ ش. ص ۳

۸- غلام محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، کابل ۱۳۴۶ ش ص ۷۰۸- ۷۰۹

۹ داکتر ویکتور گریکو ویچ کار گون، افغا نستان در سالهای بیستم و سی ام قرن بیستم میلادی، بر گردان، پو هاند داکتر جلا الدین صدیقی، چاپ کمیته دولتی ظبع و نشر ج .د.ا .۱۳۶۵ ش کابل.ص ۳۱

۱۰- ایضا ص ۷۹

۱۱- ایضا.ص ۱۱۷

۱۲- پو هاند داکتر جلال الدین صدیقی، چگو نگی استیلای نظام قبیله سالا ری، دیپارتمنت تاریخ عمو می. پو نتون کابل. عقرب ۱۳۶۲. ش.ص ۴۹- ۵۲ و نیز رساله نظری به تاریخ و فر هنگ هزاره های افغانستان، از نو یسنده مذ کور.چاپ پو هنحی علوم اجتماعی پو هنتون کابل.ص ۱۵. و افغانستان در مسیر تاریخ. غبار.ص ۶۶۹  

۱۳- حسین نایل، همان مقاله مجله کتاب . ش اول. سال ششم ، حمل و جو زا ۱۳۶۳ ش کابل. ص۱۴- ۱۵

۱۴- همان اثر. ص ۱۲

۱۵ - عبد الحی حبیبی، جنبش مشرو طیت در افغا نستان. ۱۳۶۳ ش. کابل ص ۴۳

۱۶- همان اثر. ص ۱۲

۱۷- غبار افغا نستان در مسیر تاریخ. ص ۶۸۴-۶۸۵

۱۸- برای تفصیل مطلب رجوع کنید.. افغا نستان در دایرة المعارف تا جیک. گزارنده و مترجم با تحشیه و تعلیق . پو هاند داکتر جلال الدین صدیقی. دیپارتمنت تاریخ پو هنحی علوم اجتماعی. پو هنتون کابل. سنبله ۱۳۶۱ ش. ص چهارم مقدمه.