اسناد آرشیفی کاتب بازتابگر برشهایی از شخصیت او
اسناد آرشیفی کاتب بازتابگر برشهایی از شخصیت او
حسین فرهمند

یکی از چهره های بر جسته و تایید شده فرهنگی در میهن و منطقه ما، روانشاد ملا فیض محمد کاتب است. که نو شته ها و اثار وزین و متینش، چون منبع وسر چشمه با ورین، مورد استفاده و توجه پژوهشگران و دانشیان ژرف اندیش قرار دارد.
کاتب پس از فرا گیری علوم ودانش مقد ماتی، در مدرسه ها و اموزشگاه های ملی ان روز گار ،با سفر هایی به هند و ایران اگاهی و دانشش را و سعت بخشید و سر انجام در شهر کابل اقامت گزیده، به مطالعه اثار اسا تید برزگ پرداخت .در اثر مجا هدتها و پشتکار، در حکمت و کلام به ویژه در تاریخ و ادبیات مهارت و تسلط پیدا کرد. و از علوم نجوم و جفر اگاهی به دست اورد. علوم شرعیه را در حد متداول ان فرا گر فت، بر زبان وادبیات عرب و علم حساب و قوف یافت.
با تو جه به دانش گسترده، ذهن وقاد او زمانی به حیث عضو دارالانشاء و مجلس تأ لیف، روزگاری به عنوان عضو دارالتأ لیف و مدتی هم به سمت اموزگار در مکتب حبیبیه وقت وظایفی به کاتب سپرده شد ،که با کمال صداقت و میهن پر ستی ،تجارب ودانش خویش را درخدمت میهن و میهنداران قرار دارد. با دادن مشوره ها و نظرات صایب تد وین و تهیه کتب درسی و تدریس سالم و اموزنده، سهم و نقشش را در امر اعتلای جامعه ،فر هنگ کشور نمایان و چشمگیر ساخت .
با تأ لیف و نگارش اثار پر ارجی چون :تحفه الحبیب در سه جلد ،سراج التواریخ درچهارجلد ،تاریخ حکمای متقد مین، فیض از فیو ضات، تذکر الانقلاب، امان الانشا، تاریخ عصر اما نیه و فقرات شر عیه، نه تنها دین و وجیبه خود را دربرابر جا معه و مر دمش ادا نمود ،بل در صف دا نشیان و فر هنگیان، جایگاه والا و شایسته یی را احراز کرد و پا یانی را بر نا حیه نا مش نقش بست.
این دانش مرد فر هیخته، با عشق و حوصله مندی فرا وان و پشتکار و صف نا پذیر ،در موا زات تأ لیف و نگارش، اثار ما ندگار و پر اعتبار به استنساخ شمار قابل توجهی از کتب و رسا لات خود و دیگران نیز همت گماشت .از جمله دیان شهاب تر شیزی مجلدات دوم و سوم، تحفه الاحبیب محلدات اول ودوم و سراج التواریخ مجلدات اول وسوم و چهارم و هفتم ،امان التواریخ ،تاریخ حکمای متقدم ، تذکر الا نقلاب ، فیضی از فیو ضات و چند تای دیگررا می توان نام برد ،که کارها و پژوهشهای فرا وانی در ار تباط به زندگی کاتب و فراورده ها کار کردهای علمی و فر هنگی وی به فر جام اورده است .
با یک سنجش ابتدایی حجم تالیفا ت او به بیش از شش هزار صفحه و اندازه اثار کتابت شده به خط او به بیش از ده هزار صفحه بالغ می گردد.
کمیت فراوان وبا کیفیت ایجادیات کاتب، توجه حلقه های فر هنگی را سخت به خود معطوف ساخته، پیوسته کوشا بوده اند ،تا ان بخش از داشته و باز مانده های اورا ،اعم از اثار و اسناد که در زوایای گمنامی و دور از انتظار جا گرفته اند، مورد باز یابی وشنا سایی قرار دهند. در پو یه همین کو ششها و تلاشها در سال 1358 به پایمردی چند تن از فر هنگ دوستان ،اثار و اسناد مر بوط به ملا که جمعا از 3713 صفحه را احتوا می کند، از خا نواده اش برای ار شیف ملی خریداری شد و از خطر نا بودی رهای یافت.
این مجموعه پر بها شا مل دو بخش عمده می باشد:
بخش نخست از یاد داشتها ،نوشته ها و پژوهشهای تاریخی مرحوم کاتب است ،که قسمت معظم ان (3063 صفحه) در حقیقت (بیرنگ) و مراحل تکوین و تکامل بخشی از سراج التواریخ را از اغاز یاد داشت بر داری تا رسیدن به دندانه چاپ در بردارد. قسمت متباقی ان را رساله مولفه کاتب به نام تذکره الا نقلاب مشتمل بر یاد داشتهای مر بوط به جنگ استقلال ،برخی از رو یدادهای زندگی و مرگ امیر حبیب الله و اوراق پراکنده از کتابهای مختلف به خط کا تب ،جمعا در 382 صفحه تشکیل می دهد.
بخش دوم مجموعه مشتمل است ،براصل یا نقل شماری از اسناد، نا مه ها ،فرا مین و اطلاعات گونه گون چاپی و خطی، در زمینه های متفا وت و متنوع که جمعا 63 سندرا به داخل 81 ورق احتوا می کند. طور مثال اعلان به مردم افغانستان را جع به معا هدات شاه شجاع با انگلیسها، فر مان امان الله خان راجع به نکاح و مهر ،اعلان سر کاری خطاب به کو چی ها ،اسمای حکام زمان امیر حبیب الله، شماره فوق العاده حبیب الاسلام، در باره عزیمت امان الله خان به بمبی و مکتو باتهای محمود بیک طرزی به فیض محمد کاتب را می توان نام برده ،در زمره این اسناد و مدارک قرار دارند.
نا گفته پیدا است که با توجه به مأل اندیشی و حقیقت نگری مر حوم کاتب، مجموع این اثار و اسناد از جهت ارایه اگاهی های دقیق و روشن سا ختن حقایق تاریخی، نهایت ار جناک و در خور تو جه اند .این اثار واسناد می توانند چون مأ خذ و مدارک مستند و با ورین دانشیان و پژهنده گان را در کار های علمی تحقیقی شان یاری رسا نند و زمینه ها وبابهای گسترده وجدید پژوهشی را فرا روی انان قرار دهند. بر اگاهی اگاهان بیفزایند ، تاریکی ها وتر دید ها را به رو شنایی و یقین مبدل سازند.
در زمره اسناد یاد شده بیست و یک قطعه ان عبارت از فر مانها و نامه هایی است که از طرف مقا مات وقت و یا اشخاص، عنوانی کاتب یا در باره وی اصدار یا فته اند و یا اینکه کاتب خود به کسانی نوشته است.
خوانش و تحلیل این فرا مین و نا مه ها امکان ان را فراهم می سازد ،تا قسما با گوشه ها و بره هایی از زندگی و کار کردهای علمی اجتماعی و سیاسی این مرد با رسالت اشنایی حاصل اید ونقش و سهم او در اعمار . بارور ساختن جا معه روزگارش به درستی درک و تشخیص شود.
این فرا مین و نامه ها همچون اسناد تاریخ زیر شماره های ( 51 ،20 ،19 ،662 ،296 ،281 ،170 ،53 ،267 ،271 ،268 ،273 ،187 ،272 ،276 ،230 ،69 ،265 ،263 ،275 ،62 ) در ارشیف ملی جمهوری افغانستان نگهداری می شوند.
باهمه کوشش جز اسناد شماره 69 ،170 ،187 و 296 دسترسی به سایر اسناد از طریق ارشیف ملی مقدورومیسر نگردید. ولی دانشمند گرامی استاد نایل متن با مفاد بر خی از یادداشتهای شخصی خویش ، سخاوتمندانه در اختیار نگارنده قرار دادند که همکاری شان قابل قدر و مستلزم اظهار سپاس است.
مروری بر مواد دستیاب شده نشان می دهد که شاد روان ملا فیض محمد کاتب نه تنها به حیث چهره علمی و مورخ توانای عصرش مورد تکریم و تو جه قرار داشت و و ظیفه سترگ نوشتن تاریخ کشور را عهده دار بود، بلکه در حل و فصل بسا از مسایل و پر ابلمهای اجتماعی و سیاسی نیز به وی مرا جعه و از نیروی خرد و تدبیرش استمداد می شد.طور مثال ایشک اقا سی ملکی حضور در نامه شماره(8589 ) 23 ربیع الاول 1335 از کاتب دعوت به عمل اورده است که ساعت 10 روز 25 ماه مذکور با لباس در باری در سلا مخانه سرا ج العماره که در بار صورت می گیرد، حاضر گردد و محمود طرزی در نامه مورخ 13 دلو 1298 به کاتب نو شته است که به روز 15 دلو ساعت 2 جهت مذاکره در مورد بعضی از مسایل به نظارت خارجیه( وزارت خارجه وقت) تشریف بیاورد.
این نامه ها گواه بر انند که در مجالس در بار و نظارت خارجیه وقت، کاتب به حیث یک شخص علمی و اجتماعی جایگاه و مقام پر ارجی داشته است .
از ورای یکی دو سند دیگر کاتب را در موقف مرد اجتماعی و مصلحی در می یابیم که برای انجام امور و وظایفی در بین تو ده ها، راه میگشاید. چنانکه در نامه (1338)29 قوس1298 نظارت خارجیه عنوانی عبد الرشید خان ،منشی حضور میخوانیم کارهای ملا فیض محمد کاتب، باقی هیات هزاره جات معلوم نشد. ضرور است کارهای شان به حضور والا تقدیم شود. به همین ارتباط محمود طرزی در نامه مورخ 5 دلو 1298 به کاتب نگاشته است که ،با دیگر اعضای هیاتی که به هزارجات رفته بو دند،به نظارت خارجیه حاضر شوند .تا به حضور اعیحضرت (اما الله خان )شرفیاب گردند وفقرات کار خود را نیز با خود بیا ورند.
در میان اسناد مواردی وجود دارد که در مسایل شرعی نیز به فتوا و نظرات این مرد متبحر، مراجع صورت می گیرد وکاتب به حیث دانشمند اگاه از فقه و اساسات شریعت اسلا می چهره می نماید. بازتاب این حقیقت را در مکاتب مورخ 15 قوس 1299 و 15 جوزای 1300 به روشنی می توان مشاهده کرد . نامه نخستین بیانگر احضار مرحوم کاتب و یک نفر معلم محکمه به در بار است، به منظور اینکه در باب مسایل کنیز از ایشان استفسار به عمل اید. و نامه دوم اشعار می دارد که کاتب رسما به تحریر کتاب (فقرات شرعیه) موظف گردیده است ،همچنان یکی دیگر از نامه ها بیان می دارد که مدیر خا رجه وقت، دعا وی چند نفر یهو دی تبعه لیرلن را به کاتب رجعت داده است.
به همین ترتیب هر یک از اسناد و نامه های دیگر نیز روشنگر گوشه هایی از زندگی و کار کرد های فر هنگی و اجتماعی مرحوم کاتب است که دستیابی تحلیل و بررسی دقیقانه انها خوا هان فرصت و اامکان بیشتر می باشد، زیرا درین نبشته مختصر که هدف ان فقط معطوف ساختن توجه دانشیان و پژوهنده گان به مو جودیت و هستی چنین اسناد ومدارک و لزوم پژوهش بر انها است. فرصت و امکان ان میسر نبود.به این ارزومندی سخن را فرجام می بخشیم که این باز مانده های پر بها به تمامت در اختیار پژوهندهگان قرار گیرد، ان فرصت میسر شود تا تحلیل و ارزشیابی دقیق انها مر تبه دانش و فضل وسعت نظر وافق دید موقف شخصیت و روابط اجتماعی مرحوم ملا فیض محمد کاتب بیشتر از پیش بر جستگی و در خشش یابد و شناخت کا ملتر و همه جانبه تری از او به دست اید.
* بنقل از، کتاب، سمینار بین المللی کاتب
مراجع :
- یاد نامه کاتب فراز اورده حسین ننایل. کابل 1365
- فهرست اسناد تاریخی ار شیف مای ج1 کابل 1363
- یادداشتهای شخصی محترم حسین نایل.
کاتب مورخ بزرگ و نامداریست که آثار و نوشتار او مرز پارسی را درنوردیده و کتابهای او جایگاه والا و پر احترامی در محافل علمی تمدن های مختلف بازنموده است. کاتب ابرمرد معظم و خداوندگار کتابهای نفیس و نثر فاخریست که پس از بیهقی هیچ مادری در این "گنبد دوار" فرزند نویسای چو او بر زمین ننهاده است. وشگفت آنکه آنهمه فصاحت و صراحت در باب ستم و طغیان ستمگران خونریز عصر او در سایه شمشیرهای خون آلود به نگارش آمده و قلمبند گردیده است. کاتب حق بزرگی بر اسلاف سوختگانِ که سرهایشان کله منار شد و کاتب به روایت و کتابت آن "روزگار دوزخی" پرداخت، دارد. گشایش این سایت سپاسگزاری کوچک و ناقابلیست در پیشگاه بزرگمردی که او را "بیهقی روزگارش خوانده اند."